هر دو ساکت بودیم ، هر یک منتظر دیگری تا سخن بگوید ، اما در میان دو روح ، تنها وسیله فهمیدن کلام نیست . هجاهایی که از لب ها و دهان ها می آیند نیستند که دل ها را به هم نزدیک می کنند .
چیزی بزرگتر و خالص تر از آنچه زبان اظهار می کند نیز وجود دارد . سکوت روح های ما را روشن می کند ، در گوش دل هامان نجوا می کند و آن ها را با هم مانوس می سازد . سکوت از خود جدامان می کند ، ما را در سپر جان گردش می دهد و به ملکوت نزدیکتر می سازد . سکوت ، این احساس را در ما بر می انگیزد که کالبد ما چیزی جز زندان روح نیست و دنیا ، صرفا تبعید گاه جان است .
یک شرکت ژاپنی بالشتی درست کرده شبیه پای خانمی که زانو زده ، برای آقایانی که مجرد و بین 20 تا 30 سال سن دارند و بد خواب می باشند .
برخی از شما می گویید : شادمانی برتر از اندوه است . دیگران می گویند : نه اندوه برتر است .
اما من به شما می گویم که این دو از یکدیگر جدا نیستند .
آن ها با هم می آیند ، و هنگامی که یکی از آن ها تنها با شما سر سفره تان می نشیند ، یادتان باشد که آن دیگری بر بسترتان خفته است .
بعضی ها می اندیشند که کار هنر صرفا تقلید از طبیعت است . اما طبیعت بسیار بزرگتر و ظریفتر از آن است که بتوان از آن تقلید موفقیت آمیزی کرد . هیچ هنرمندی هرگز نمی تواند حتی کوچکترین دیده های استثنایی و معجزات طبیعت را در اثر خویش بازنمایی کند . از این گذشته ، در تقلید از طبیعت چه حسنی وجود دارد ، هنگامی که طبیعت ، آغوش خود را به روی همگان گشوده و در دسترس همه کسانی است که می بینند و می شنوند ؟ کار هنری بیشتر فهم طبیعت و آشکار ساختن معناهای آن برای کسانی است که قادر به فهم آن ها نیستند . انتقال روح درخت است ، نه تولید چیزی کاملا شبیه درخت . آشکار ساختن ضمیر دریاست ، نه ترسیم موج های کف آلود بی شمار یا آب های آبی رنگ فراوان . رسالت هنر ، بیرون کشیدن ناشناخته هاست از دل آشنا ترین چیز ها .