دو دقیقه فرصت برایش کافی بود. مهدی مهدوی‌کیا که در این فصل نتوانسته چندان برای تیمش مؤثر باشد، در بازی‌ مقابل وردربرمن دقیقه 55  به میدان آمد و دو دقیقه بعد با یک حرکت زیبا و ضربه‌ای دقیق دروازه وردربرمن را گشود. هرچند هامبورگ این دیدار را به حریف خود واگذار کرد، اما برای «کیا»ی دوست‌داشتنی فوتبال ایران گلزنی در این مسابقه اهمیت فراوانی داشت.

چند روز پیش موضوع جدایی‌اش از هامبورگ به گوش می‌رسید و این که باشگاه هامبورگ قصد دارد قراردادش را لغو کند. مهدوی‌کیا اما با گلزنی‌اش در بازی شنبه‌شب نشان داد که برای ماندن در هامبورگ و اثبات شایستگی‌هایش عزمش را جزم کرده است.

«تا سال 2007 در هامبورگ می‌مانم و در این تیم بازی می‌کنم.» این گفته‌‌های بازیکنی است که هواداران هامبورگ او را موشک تیمشان می‌نامند.

باتوجه به وضعیتی که طی هفته‌های اخیر در هامبورگ داری، گلزنی در بوندسلیگا برای تو بسیار مهم بود، این طور نیست؟

به هر حال خوشحالم که توانستم برای تیمم گلزنی کنم اما متأسفانه هامبورگ نتوانست از امتیاز میزبانی استفاه کند و در نهایت بازنده از میدان خارج شد.

توماس دال هفته گذشته طی مصاحبه‌ای به نوعی از تو انتقاد کرد، پس از گلزنی به وردربرمن صحبتی با او نداشتی؟

حرف خاصی بین من و او ردوبدل نشد، اصلاً من به این موضوع فکر نمی‌کنم و سرم به کار خودم است.

در این بازی مستحق شکست بودید؟

ما حملات زیادی را روی دروازه حریف انجام دادیم اما در زدن ضربات آخر بی‌دقت بودیم، بازیکنان وردربرمن از اندک موقعیت‌های خود استفاده کرده و در نهایت سه امتیاز کامل را به‌دست آوردند.

از عملکرد خودت راضی هستی؟

از زمانی که وارد بازی شدم سعی کردم که برای پیروزی هامبورگ نهایت سعی و تلاش خود را به خرج دهم، درخصوص عملکردم باید سرمربی تیم نظر بدهد اما از دست دادن سه امتیاز این دیدار شرایط را برای هامبورگ سخت کرد.

ما باید با قرار گرفتن در بین شش تیم اول شانس حضور در جام یوفا را به‌دست آوریم اما متأسفانه شرایط تا حدودی سخت شده و باید بیشتر از گذشته تلاش کنیم.

برای قرار گرفتن در بین شش تیم اول هنوز هم شانس دارید؟

به هر حال شرایط سخت است ما باید از شش بازی باقیمانده حداکثر امتیازات را به دست آوریم تا بتوانیم به جام یوفا راه پیدا کنیم، این موضوع برای ما بسیار مهم است.

توماس دال در مصاحبه‌ای گفته بود که بازی کردن مقابل تیم ضعیف و درجه 3 آسیایی همانند کره شمالی هنر نیست، این باعث تضعیف روحیه تو نشد؟

به هر حال هر مربی برای خود نظری دارد و حرف‌های دال هم برای من قابل احترام است، اما همان طور که گفتم من به این مسائل توجه نمی‌کنم و فقط به فکر حضوری مؤثر در هامبورگ هستم.

برای ایرانی‌ها این موضوع قابل هضم نیست که بازیکنی چون مهدوی‌کیا پس از سال‌ها درخشش در هامبورگ تبدیل به بازیکن نیمکت‌نشین شود.

این مشکلی است که من در فصل جدید دچار آن شدم و البته دوست ندارم که زیاد به آن فکر کنم، در حال حاضر شرایط خوب است و من به فکر روزهای خوب و روشن در هامبورگ هستم.

به نقل از نشریه کیکر و مورگن پست عنوان شده بود که هامبورگ تو را در لیست فروش خود قرار داده است، آیا این موضوع صحت دارد.

اگر باشگاه قصد چنین کاری داشت به من اطلاع می داد، آنها چیزی نگفته‌اند و من در لیست فروش هامبورگ قرار ندارم.

باتوجه به شرایط فعلی همچنان تمایل بر این داری که به حضورت در هامبورگ ادامه بدهی؟

اینجا مشکل خاصی وجود ندارد و طی هفته‌های آتی همه چیز به حالت عادی و مطلوب خود بازمی‌گردد، من تا سال 2007 با هامبورگ قرارداد دارم و می‌خواهم تا پایان مدت قراردادم در این تیم بمانم.

اما طی چند روز اخیر مطبوعات ایران با درج مطلبی جدایی شما از هامبورگ را قطعی می‌دانستند.

چنین چیزی صحت ندارد، همان طور که گفتم شرایط در اینجا خوب است و من همچنان قصد دارم که با هامبورگ ادامه بدهم.

طی مدت حضورم در این تیم چنین شرایطی را تجربه کرده‌ام اما هیچگاه ناامید نشده‌ام، اعتقاد دارم که دوباره می‌توانم جایگاه خود را در هامبورگ به‌دست آورم و این کار را خواهم کرد.

ستاره کوچولو به زمین نگاه کرد چند لحظه بعد اشک توی چشماش جمع شد آروم گفت یعنی آدم من کدومه !

گل یک گلدون یه بلور زندگی ، چی دارم برات به جز یه عالمه سادگی ، آرزم همیشه این بوده که تو کسی بشی ، سایه بون دل بی پناه بی کسون باشی یه سبد دعا خوشبختی فردا مال تو ، دست من بود که می گفتم همه دنیا مال تو ، بو زندگی رو با مهربونی رنگ بزن ، همه رو با هرکی دوست داری هماهنگ بزن ، دوریمون و باز می زاریم به حساب سرنوشت ببخش اگه بینمون فاصله هست جای نفس تو سینه هامون گله هست ببخش اگه غربت چشمای من فقط به خاطر یه حوصله ست

10شاخه گل برایت می فرستم که 9 تا آن طبیعی و آخریش مصنوعی و می گویم وقتی تا آخرین گل پژمرد دوستت دارم.

یه پسر با یک نگاه از یه دختر خوشش می آد و عشق اول از طرف اون شروع می شه تا جایی که زندگیشو پای عشقش می زاره اما دختر حرفاشو باور نمی کنه چون یه چیزایی از قبل دیده و شنیده تا دختره می آد پسر رو باور کنه ، پسره دلسرد و خسته می شه می ره سراغ یکی دیگه بعد که دختره تازه تونست پسررو باور کنه می ره طرفش اما پسررو با یکی دیگه می بینه اینجاست که می گه حدسم درست بود و اون اشتباهی رو می کنه که قبلا شنیده بود و همه چیز از بین می ره و این قانون برای همه تکرار می شه.

یکی می دونه دوسش داری ، یکی نمی دونه دوسش داری ! بیچاره اونی که فکر می کنه دوسش داری و دوسش نداری ! واقعا !

بیشتر از 6 ماه که با هم بودیم ... خیلی دوست داشتم ... عاشقت بودم! ... تو از بقیه هم خوشگل تر بودی و هم با کلاس تر ... اصلا یک چیز دیگه بودی ! ... هیچ وقت اون روزای خوش با هم بودن یادم نمی ره ! ... اون موقع ها که لحظه شماری می کردم تو رو ببینم ... چقدر پیش دوستام افه با تو بودن رو می زاشتم و اونا حسرت داشتن یکی مثل تو رو می خوردن ! ولی یه چند وقته که دیگه واسم تکراری شدی ! دیگه از دستت خسته شدم ! خب بهت بگم دیگه باهات حال نمی کنم ... دیگه چیز تازه واسم نداری ... می خوام تصمیمم و بگیرم ... آره عزیزم ! همه چی تموم شد ! من تو رو فرمت می کنم و ویندوز ایکس پی 2005 رو نصب می کنم !!!