اصول زندگی :
1 – عاشق نشو
2 – عاشق شدی بمیر
3 – مردی خاک بر سرت
چه قدر دوست داشتم تمام دلتنگی های این روز ها را با کسی تقسیم می کردم ، و یا کسی بود برای گوش دادن و درد دل کردن ، بماند که آنقدر فاصله زیاد شده که هرچه فریاد می زنم گویا صدیم را نه تو می شنوی و نه هیچ کس دیگر
...
زندگی لحظه ی بودن است ،
زندگی یک گل سرخ ،
رویشی تازه ،
بهاری پر بار،
بعد آن یک خواب ناز .
زندگی غنچه بودن ،
گل شدن ،
پر پر شدن .
زندگی شیرین مثل قند ،
تلخیش مانند پند .
زندگی دریای امید ،
کوهی از صبر .
زندگی آمدن است ،
لحظه ای زیر سایه سرو ماندن است .
حسی غریب،
اینک تو را لمس می کنم ،
با همین شیارهای کوچک دستانم ،
و سینه ام پر از هوای تو ،
و هر نفسم به امید رسیدن تو ،
ای تازه ترین
با همین چشم های خیش خورده ،
به استقبالت آمده ام تا نسیم و سحر برگ تازه ای زنند
زیباترین منی
در وصف آینه وار ها جا مانده اند
و خوب می دانم صبح حشر نزدیک است .
و تو…
باور نداری .
و اما وصف دل من
شکسته تر از آیینه های شهر شماست
ولی
هنوز نگاهم
پاییز اگه می خوای بری برو. دوباره از تو می گذرم ...
به گریه هام نگاه نکن من از تو بی وفا ترم تو اشتباه عمرمی!که دیگه تکرار نمی شه ...
این دفعه دیگه برنگرد تو واسه من یار نمی شی ...
از توی قصم برو، دیگه به فکر من نباش ...
تموم کن این غائله رو، نمک رو زخم من نپاش ...
همیشه بی گناه تویی ، همیشه تقصیر من !!!
نگاه بی وفای تو، همیشه طعنه می زنه اما، بازم می بخشمت ، این اشتباه آخره ...
گذشتم از گناه تو، اما خدا نمی گذره .
یکم حرف از ته اعماق دلم : اگه یک صدا ، و حالا یک نگاه ، آروم آروم بالا اومد زل زد توی اون چشات ، می خواست بهت بگه ، همون اول می خواست بهت بگه ، ته دریای دلم دوستت دارم .